Vدانشجویان من می پرسند این به ما چه می گوید که نه سال پس از اینکه دونالد ترامپ از پله برقی طلایی پایین آمد و رهبر جهان آزاد شد، مطبوعات آمریکایی، جریان اصلی، هنوز در مورد نحوه پوشاندن او بحث می کنند؟
او زمانی متهم به دریافت میلیونها دلار در رسانههای آزاد شد، زیرا خبرنگاران با وسواس او را دنبال میکردند. حالا او یک سواری رایگان دریافت می کند زیرا آنها به شدت خسته هستند. اگر دروغ های او را بررسی کنید، در خطر گسترش بیشتر آنها هستید. اگر این کار را نکنید، حماقت را عادی می کنید. بحثها دور و بر میشوند، بهویژه اکنون که خبرنگاران باید نحوه پوشش اولین محاکمه جنایی رئیسجمهور سابق را بررسی کنند، کمپینی که از دادگاهی به راه افتاده است که رایدهندگان بار دیگر قاضی و هیئت منصفه هستند.
جیمز مدیسون حتی از مطبوعات جوان، بیحوصله و حزبگرا بهعنوان «سنگ بزرگ آزادی» دفاع کرد و میتوانید در حملات فزاینده به کار مطبوعات، یک «بهتر انجام دهید» فوری و اساسی را حس کنید. این انتخابات خیلی مهم است که نمی توان آن را خراب کرد.” به گفته گالوپ، محافظهکاران سالها مطبوعات را بهعنوان متکبرانه و برنامهمحور مورد تحقیر قرار دادهاند، اما ایمان افراد سیاسی مستقل به رسانهها نیز به شدت کاهش یافته است و به گفته گالوپ، آمریکاییهای بیشتری برای اولین بار میگویند که اصلاً به مطبوعات اعتماد ندارند. به جای اینکه بگوییم آنها مقدار زیادی یا مقدار مناسبی دارند.
بیشتر بخوانید: آمریکا در حال افول؟
در واقع، این روزها خشمگینترین محکومیتهای مطبوعات سیاسی جریان اصلی اغلب از سمت چپ میآید (اگرچه ممکن است به این دلیل باشد که بسیاری از جناح راست تماشا و خواندن را متوقف کردهاند). منتقدانی که خبرنگاران را به “معادل کاذب” و “اباباکیسم” متهم می کنند، خبرنگاران را به دلیل تظاهر به عینی بودن به جای عمل به آن، عادی سازی تباهی و سوق دادن مخاطبان به هر هنجار شکسته ای محکوم می کنند. اکنون که ما سیاست را با صدای فراگیر، اجتناب ناپذیر و همهگیر تجربه میکنیم، جای تعجب نیست که محققان «اجتناب از اخبار» را دنبال میکنند، پاسخی منطقی به پوششی که مردم میگویند باعث میشود از زندگی و نیازهایشان جدا شده و احساس افسردگی و عصبانیت کنند. .
بحث در مورد چگونگی پوشش این کمپین تا حدی منعکس کننده مشکل بی سابقه بودن است. آیا خبرنگاران تا به حال با مسائل تازه تری از این انتخابات سرنوشت ساز مواجه شده اند؟ همه چیز از مبارزات انتخاباتی یک نامزد عدالت کیفری گرفته تا نادر بودن رقابت های مجدد ریاست جمهوری تا تاثیرات سن، تهدید هوش مصنوعی، سرعت و مقیاس دروغ های عفونی و، متاسفانه، دشواری انجام کاری که مدل کسب و کار آن در حال فروپاشی است، عملی می شود. و انتخاب های اخلاقی دشوارتر است. حداقل این شرایط باید برای تنبیه منتقدان مطبوعاتی که پاسخ ها را بدیهی فرض می کنند کافی باشد.
خوشبختانه، در حال حاضر چند پاسخ ساده وجود دارد – ما انجام دادن باید محاکمه ترامپ را پوشش داد و با هوش مصنوعی حساب کرد – احتمالات آشکاری وجود دارد. هسته اصلی روزنامه نگاری، کنجکاوی با شریک صبور خود، فروتنی است. ما چیزهایی را در سیاست خود می بینیم که قبلاً هرگز ندیده بودیم، که دعوتی است برای کاوش، پرسش و اطلاع رسانی، نه در “سافاری های ناهارخوری” سطحی، بلکه در گفتگوی آشکار و صریح با افرادی که همان سخنرانی ها را می شنوند، توئیت ها و حقایق یکسان را بخوانید و به نتایج بسیار متفاوتی در مورد معنای آنها و دلیل اهمیت آنها برسید.
مطالعات مربوط به شکاف سیاسی اغلب تحریفات گسترده را نشان می دهد. ما یکدیگر را از پشت شیشهای تیره میبینیم، تفاوتها را اغراقآمیز میکنیم، و موقعیتهای افراطی را به کسانی نسبت میدهیم که واقعاً آنها را اشغال نمیکنند. برای مثال، مطالعهای توسط گروه غیرحزبی More in Common، به موضوع رادیواکتیو چگونگی آموزش تاریخ پرداخت. آنها خاطرنشان کردند: «بسیاری از جمهوری خواهان بر این باورند که اکثر دموکرات ها می خواهند تاریخی را آموزش دهند که با ظلم شرم آور و گناه سفید تعریف شده است. «بسیاری از دموکراتها معتقدند که اکثر جمهوریخواهان میخواهند بر اکثریت سفیدپوست تمرکز کنند و بردگی و نژادپرستی را نادیده بگیرند. اما متوجه شدیم که هر دو برداشت اشتباه است. احتمال اینکه افراد چپ و راست افراطی در مورد سیاست بنویسند و توییت کنند بیشتر از مرکز گسترده رای دهندگان هستند و این تصویر را بیشتر کج می کند.
بیشتر بخوانید: فانتزی زنبق سفید آمریکا
مشکل این است که حتی وقتی به رای دهندگان می گویید که مخالفان سیاسی آنها کمتر از آن چیزی که فکر می کنند تندرو هستند، مردم آن را باور نمی کنند. در بسیاری از چشمانداز رسانهای کنونی ما، بعید است با جهانبینی چندلایه رأی دهندگانی مواجه شویم که دیدگاههای پیچیده و حتی ظاهراً متناقضی در مورد همه چیز از نرخ مالیات گرفته تا حقوق حملونقل، GMOs و توربینهای بادی دارند. گزارشگران زمانی خدمات عمومی واقعی را انجام می دهند که با جوامع درگیر می شوند، نه شرکت ها، مستند آزمایشات و مصالحه های صاحبان مشاغل کوچک و مراقبان، والدین شاغل و افسران پلیس، و تغییر لنز از جهش های نفرت انگیز به اطلاعات صمیمی و فوری که رای دهندگان برای تصمیم گیری نیاز دارند. هم در مورد زندگی اش و هم در مورد صداها.
یکی از دلایلی که به اخبار محلی بسیار بیشتر از اخبار ملی اعتماد می شود این است که به واقعیت های موجود نزدیک تر است. اما مردم بیشتر از اطلاعاتی که برای تعامل با جوامع خود نیاز دارند به آن اعتماد دارند. آنها در مورد نحوه رای دادن به او اعتماد بیشتری دارند. فروپاشی رسانههای خبری محلی – به طور میانگین بیش از دو روزنامه در هفته – مسئولیت بیشتری را بر عهده اتاقهای خبری بزرگتر منطقهای و ملی میگذارد تا شکافها را پر کنند، خبرنگاران را خلاقانه درگیر کنند، شرکای محلی را جذب کنند، و تصویری واقعی از موضوعات مرتبط با موضوع ارائه دهند. جوامع
نشان دهید، نه بگویید چگونه به خبرنگاران جوان آموزش می دهیم، و هیچ زمان یا مکانی بهتر از شرکتی نیست که قول می دهد سرنوشت ما و یک نسل کامل را شکل دهد.