حسابرسی با ریشه های کنتاکی دربی در برده داری


اسشنبه صد و پنجاهمین دربی کنتاکی در چرچیل داونز را رقم خواهد زد. در حالی که پوشش دربی احتمالاً بر مسابقات به یاد ماندنی و لحظات گذشته متمرکز است، این سالگرد مهم همچنین زمان مناسبی برای بررسی تاریخ نژادپرستانه این ورزش و خانواده چرچیل است که چرچیل داونز به نام آنها نامگذاری شده است.

داستان چرچیل داونز با پدرسالار خانواده، آرمیستد چرچیل آغاز می شود. او در سال 1733 متولد شد و در طول جنگ انقلابی در کنار استعمارگران ویرجینیا جنگید. او بعداً چند صد جریب زمین در جایی که بعداً به لوئیزویل، کنتاکی تبدیل شد، خریداری کرد. آرمیستد از نیروی کار برده برای زراعت زمین استفاده کرد و پس از مرگ، بخشی از دارایی را به کوچکترین پسرش، ساموئل بی. چرچیل پدر، واگذار کرد.

در حدود سال 1850، ساموئل مقداری از زمین خود را به دو پسرش، جان و هنری، واگذار کرد. پسران چرچیل بخشی را به برادرزاده ای به نام مریوتر لوئیس کلارک جونیور، نوه کاشف مشهور ویلیام کلارک از اکسپدیشن لوئیس و کلارک اجاره کردند. کلارک باشگاه جوکی لوئیزویل را تأسیس کرد و پیست مسابقه ای ساخت که بعداً به نام چرچیل داونز به نام خانواده ای که در زمین آن قرار داشت نام گرفت. چرچیل داونز در سال 1875 افتتاح شد و دربی طولانی ترین رویداد ورزشی مداوم در ایالات متحده است.

ثروت خانواده چرچیل به کار افراد برده بستگی داشت. آرمیستد چرچیل که برای اولین بار خانواده خود را به کنتاکی نقل مکان کرد، نوه مالک ثروتمند مزرعه ویرجینیا ویلیام چرچیل بود. هنگامی که نوه اش به کنتاکی نقل مکان کرد، او افراد برده را به جلو فرستاد تا در کار سخت پاکسازی زمین و ساختن خانه ای برای یک خانواده برده دار سفیدپوست شریک شوند. خانواده چرچیل به‌عنوان یکی از ثروتمندترین خانواده‌های منطقه، کنف، تنباکو و سایر محصولات کشت می‌کردند. فروش این اقلام به آنها این امکان را می داد تا از عهده تجملات شرکت در امور عمومی و پرورش و پریدن اسب برآیند.

چرچیل داونز
چرچیل داونز، لوئیزویل، کنتاکی، روز دربی، 1901Heritage Images/Getty Images

ساموئل چرچیل پس از مرگش مردم برده خود را به فرزندانش واگذار کرد و آنها به این استثمار ادامه دادند. کوچکترین دختر او، جولیا، با پزشک و برده ای به نام لوک پی بلکبرن ازدواج کرد. بلکبرن که اهل کنتاکی بود، در سال 1857 با جولیا ازدواج کرد و هر دو از امتیازات ثروتی که از نسلی به نسل دیگر از طریق خانواده چرچیل منتقل می شد، برخوردار بودند. این زوج عمارتی را در لوئیزویل به ارث بردند که بردگانشان در نگهداری آن کمک کردند. مورخ لوئیزویل، خوانیتا وایت، ثبت می‌کند که برخی از افراد برده استخدام یا فروخته شده‌اند تا «درآمدها را در حمایت و نگهداری جولیا بلکبرن دوباره سرمایه‌گذاری کنند».

بیشتر بخوانید: تلفات اسب ها پیش از دربی کنتاکی، دنیای مسابقه را آزار می دهد. در اینجا کاری است که برای متوقف کردن آنها انجام می شود

در طول جنگ داخلی، بلکبرن یک کنفدراسیون شناخته شده بود. او خیلی مسن تر از آن بود که بتواند به عنوان یک سرباز خدمت کند، اما به عنوان یک مامور غیرنظامی برای نیروهای کنفدراسیون قول مساعدت داد. در سال 1863، فرماندار می سی سی پی او را به عنوان دونده محاصره در کانادا منصوب کرد و وظیفه قاچاق مواد ضروری برای نیروهای کنفدراسیون را بر عهده داشت.

در سال 1864، بلکبرن به برمودا رفت تا در طول شیوع تب زرد کمک کند، و احتمالاً در آنجا طرح خود را برای استفاده از جنگ باکتریایی علیه اتحادیه اجرا کرده است. به گفته روزنامه نگار و نویسنده Molly S. Crosby، بلکبرن لباس های آلوده به خون و استفراغ قربانیان تب زرد را جمع آوری کرد. آنها را در صندوق عقب گذاشت و به کانادا فرستاد. نقشه او این بود که صندوقچه ها را به شهرهای شمالی قاچاق کند تا مردم را آلوده کند و نیروهای اتحادیه را نابود کند. مقصد یکی از این صندوق‌ها برای واشنگتن دی سی و پرزیدنت آبراهام لینکلن بود.

طرح بلکبرن شکست خورد. ابتدا جان ویلکس بوث لینکلن را قبل از اجرای کامل نقشه بلکبرن ترور کرد. دوم، حتی اگر تنه به کاخ سفید می رسید، هیچ کس به تب زرد مبتلا نمی شد. پزشکی قرن نوزدهم هنوز کشف نکرده بود که بیماری از طریق پشه ها منتقل می شود، نه از طریق لباس های کثیف.

توطئه بلکبرن تا پایان جنگ داخلی فاش نشد. شواهد کافی از شاهدان عینی و همدستان برای اعتبار بخشیدن به ادعاهای جنگ باکتریایی وجود داشت. از آنجایی که بلکبرن در آن زمان در کانادا زندگی می کرد، در دادگاه تورنتو حاضر شد. دادگاه بلکبرن را تبرئه کرد، عمدتاً به این دلیل که اتهام اقدام به قتل به نقض بی‌طرفی کانادا تقلیل یافت. با این حال، آنها نتوانستند تعیین کنند که آیا تنه‌های حاوی لباس‌های کثیف در خاک کانادا بوده و بنابراین در صلاحیت قانونی آن‌ها قرار دارند یا خیر.

حتی پس از تبرئه او، احساسات عمومی علیه بلکبرن معطوف شد. پس از جنگ در کانادا ماند. تا سال 1867 بود که بلکبرن شانس بازگشت به ایالات متحده را دید. او در مورد شیوع تب زرد در لوئیزیانا و تگزاس شنید و از آن به نفع خود استفاده کرد. او جسورانه درخواست فراخوانی به اندرو جانسون نوشت که پس از ترور لینکلن ریاست جمهوری را بر عهده گرفته بود. وی نوشت: من تجربه زیادی در درمان این بیماری داشته ام و مطمئن هستم که می توانم خدمات اساسی را به هموطنان دردمند و در حال مرگم انجام دهم. بلکبرن هرگز منتظر جواب نشد و بدون هیچ اجازه یا بهانه ای عازم ایالات متحده شد.

در سال 1873، او و جولیا به کنتاکی بازگشتند و یک مطب پزشکی را در آنجا افتتاح کرد. ازدواج او با دختر چرچیل بلافاصله او را وارد جمع نخبگان لوئیزویل کرد. بلکبرن تصویر خود را با کمک به مهار چندین شیوع تب زرد در تنسی، فلوریدا و بخش‌هایی از کنتاکی بازسازی کرد. شهرت و ارتباطات او امکان نامزدی برای مناصب سیاسی را فراهم کرد و در سال 1878 نامزدی خود را برای فرمانداری اعلام کرد.

در همان زمان شیوع دیگری از تب زرد رخ داد و بلکبرن کمپین خود را برای معالجه بیماران به حالت تعلیق درآورد. او آنقدر موفق بود که مردم سراسر ایالت تلاش های او را تشویق کردند. او بر این موج محبوبیت سوار شد تا در انتخابات پیروز شود و بالاترین مقام سیاسی در ایالت را اشغال کند.

بیشتر بخوانید: چرا تاج سه گانه جاستایتی حتی بیشتر از آن چیزی که به نظر می رسید تأثیرگذار بود

در مقابل این پس‌زمینه برده‌داری، حمایت کنفدراسیون، و جنگ میکروب‌ها است که دربی کنتاکی در چرچیل داونز برگزار می‌شود. سرگرمی مورد علاقه فرماندار بلکبرن تماشای مسابقات اسب دوانی بود. مالکان در ممفیس حتی یک اسب را به افتخار او “لوک بلکبرن” نامیدند، که به رقابت پرداخت و در ده ها مسابقه پیروز شد.

میراث برده داری و نژادپرستی در این کشور و کنتاکی به مسابقه اسب دوانی در چرچیل داونز شکل داد. اگرچه سیاه‌پوستان در ابتدا در آن شرکت داشتند، اما خصومت نژادی منجر به حذف تقریباً کامل سیاه‌پوستان از این ورزش در دوران جیم کرو شد. اولین برنده دربی کنتاکی یک جوکی سیاه‌پوست به نام الیور لوئیس بود که در سال 1875 سوار بر آریستیدس بود. آنسل ویلیامسون سیاه پوست نیز مربی اسب بود. اما بلافاصله پس از آن، جوکی‌ها و مربیان سیاه‌پوست به‌طور سیستماتیک از رقابت و غرامت حذف شدند.

در سال 1921، یک جوکی سیاه‌پوست برای آخرین بار در 80 سال گذشته در دربی کنتاکی مسابقه داد. در سال 2000 بود که مارلون سنت جولین خشکسالی را شکست و تبدیل به اولین جوکی سیاهپوست شد که در دربی دوران مدرن مسابقه داد. علی‌رغم تلاش‌های اخیر برای افزایش حضور سیاه‌پوستان در صنعت اسب‌دوانی، میراث نژادپرستی هنوز احساس می‌شود.

دربی کنتاکی یک سنت گرامی در لوئیزویل و در میان مسابقات اسب دوانی است. ممکن است طرفداران بر این باور باشند که افشای ریشه های نژادپرستانه شجره خانوادگی چرچیل، وجهه رویداد را خدشه دار کرده و از جذابیت آن می کاهد. اما در واقعیت ممکن است برعکس باشد.

یک ورزش و رویدادی که مدت‌ها در انحصار سفیدپوستان بوده است، اگر صادقانه با میراث نژادپرستی روبرو شده و آشکار شود، می‌تواند به مخاطبان و سطوح جدیدی از لذت دست یابد. چنین تلاشی برای بسیاری، به ویژه آنهایی که از لحاظ تاریخی از این ورزش کنار گذاشته شده اند، سیگنالی خواهد بود که دربی کنتاکی و هیاهو و فرهنگ پیرامون آن می تواند برای همه باشد. مشارکت و قدردانی بیشتر از طریق حقیقت تاریخی یک پیروزی برای ورزش و افرادی است که از آن لذت می برند.

جمار تیسبی استاد تاریخ در کالج سیمونز کنتاکی است، یک کالج سیاهپوست تاریخی در لوئیزویل که در سال 1879 تأسیس شد. او یکی از همکاران مکرر JemarTisby.Substack.com و کتاب آینده او استروح عدالت: داستان های ایمان، نژاد و مقاومت اکنون برای پیش سفارش در دسترس است.

Made History با مقالاتی که توسط مورخان حرفه ای نوشته و ویرایش شده است، خوانندگان را فراتر از سرفصل ها می برد. اطلاعات بیشتر درباره Made by History در TIME را اینجا بخوانید. نظرات بیان شده لزوماً منعکس کننده نظرات سردبیران TIME نیست.

دیدگاهتان را بنویسید