“در مورد هولوکاست به آنها بگویید.”
برای بسیاری که از افزایش شدید یهودی ستیزی و اسلام هراسی در پردیس ها و مدارس K-12 شوکه شده اند، این یک فریاد جمعی است. این استدلال نشان می دهد که خلاصه راه حل نهایی، جوانان آمریکایی را در برابر تعصب راهنمایی می کند.
من به عنوان نوه بازماندگان آشویتس و بوخنوالد، و همچنین یک مربی و مستندساز که اغلب داستان های مرتبط با هولوکاست را تعریف می کند، این دیدگاه را داشتم. اما متوجه شدم که اگرچه آموزش هولوکاست در برنامههای درسی مطالعات اجتماعی، تاریخ جهان و ادبیات انگلیسی در سراسر کشور گنجانده شده بود، اما نتوانست نفرت و جهل را ریشه کن کند.
رسانه های اجتماعی که نوجوانان به طور متوسط حدود پنج ساعت در روز را در آن سپری می کنند، مملو از «انکار و تحریف هولوکاست» و همچنین تئوری های توطئه ضد یهودی و اسلام هراسی است. برای مثال، دومی به دروغ یهودیان را برای سرکوب TikTok توسط کنگره مقصر میداند. جای تعجب نیست که حوادث یهودی ستیزی و اسلام هراسی در مدارس K-12 حتی قبل از شروع جنگ اسرائیل و حماس به شدت افزایش یافت و شیره نفرت را شکست.
بیشتر بخوانید: چه کسی به روز یادبود هولوکاست در سال 2024 نیاز دارد؟
در هفتههای اخیر، موجی از خصومتها بین اسرائیل و حماس مرتبط با جنگ، تعداد فزایندهای از ادارات دانشگاهها در سراسر کشور – مانند کلمبیا، دانشگاه تگزاس در آستین و دانشگاه کالیفرنیای جنوبی – را بر آن داشت تا پلیس را فراخوانی کنند. در تلاش برای سرکوب اعتراضات دانشجویی کلمبیا قبل از عید پاک همه کلاس ها را به صورت آنلاین منتقل کرد، برخی از معترضان را رد کرد و آنها را تهدید کرد که ساختمان پردیس را اشغال کرده بودند. USC برنامه های شروع خود را تجدید نظر کرد. و در حالی که به نظر میرسید بیشتر اعتراضها فعالیتهای سیاسی مشروعی بود که یادآور جنبشهای دانشجویی دهه 1960 بود، برخی گزارشها از مرز به نفرت و خشونت ضد یهودی و اسلامهراسی عبور کردند.
در محوطه دانشگاه ها و حیاط مدارس، یهودیان و مسلمانان از آسیب های جسمی و روانی رنج می برند، از اصابت میله پرچم به صورت و نیاز به بستری شدن در بیمارستان تا لقب “تروریست” و نیاز به مشاوره بهداشت روان. دفتر حقوق مدنی وزارت آموزش ایالات متحده چندین دانشگاه و ناحیه مدرسه را مورد بررسی قرار داد.
قرار بود آموزش هولوکاست خیلی از اینها را در جوانی خنثی کند. از دهه 1970 در مدارس ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان در سراسر کشور تدریس می شود و در معرض دید وسیعی قرار گرفته است. بیست و شش ایالت به آموزش هولوکاست نیاز دارند. اکثر ایالتهای دیگر کمیسیونها و شوراها را برای ترویج فرصتهایی برای آموزش دانشآموزان درباره قتلهای ۶ میلیون یهودی و میلیونها معلول، همجنسگرایان و کولیها، در میان گروههای دیگر، تأمین میکنند.
بیشتر بخوانید: هولوکاست با اردوگاه های کار اجباری آغاز نشد، بلکه با لفاظی های نفرت انگیز آغاز شد. این بخش از تاریخ را نمی توان فراموش کرد
از لحاظ تاریخی، هم محافظهکاران و هم لیبرالها آموزش هولوکاست را پذیرفتهاند. قانون آموزش و پرورش هرگز در سال 2020 با 393 رأی موافق در برابر 5 رأی موافق در مجلس نمایندگان ایالات متحده و به اتفاق آرا در مجلس سنای ایالات متحده تصویب شد. سازمان های غیرانتفاعی از بنیاد USC Shoah در لس آنجلس گرفته تا موزه یادبود هولوکاست در واشنگتن دی سی، برای چندین دهه از معلمان حمایت کرده اند. سازمان هایی مانند کلاس درس بدون مرز پیتسبورگ معلمان را به مکان های اردوگاه مرگ نازی ها در اروپای شرقی فرستادند. در 5 می، مارس زندگی، معلمان و دانشجویان، و همچنین رؤسای دانشگاه SUNY (دانشگاه ایالتی نیویورک)، تاوسون و سایر دانشگاهها را به لهستان میفرستد. سفرهای میدانی بیشماری به 85 موزه و بنای یادبود هولوکاست در ایالات متحده انجام شده است.
با این حال آموزش در مورد هولوکاست حتی به هدف اصلی خود یعنی افزایش آگاهی دست پیدا نکرده است. نظرسنجی ها نشان می دهد که جوانان آمریکایی فاقد «دانش اولیه» درباره هولوکاست هستند. حدود دو سوم از آشویتس چیزی نمی دانند یا بسیار کم می دانند و تعداد قربانیان یهودی را بسیار دست کم می گیرند.
صحبت های ناراحت کننده با دانش آموزان باعث می شود که این آمار را نادیده نگیرم. پس از نمایش دانشگاهی نسخهای از یکی از مستندهایم به نام کاجوت، دو دانشجوی سال اول با خجالت به من گفتند که «هیچ وقت در مورد آن نشنیدهاند». من به آنها اطمینان دادم که کمتر کسی شنیده بود که چگونه میشل کاژو، مشاور تجاری فرانسوی، به دنبال کشتن گربه نازی پدرش بود.
دانشجویان سال اول در حالی که سرشان را تکان می دهند، گفتند که «هیچ وقت در مورد آن چیزی نشنیده اند هر این”.
آنها در مورد هولوکاست صحبت کردند.
این جلسه من را در مأموریت خودم قرار داد: کمک به تحقق وعده آموزش هولوکاست. من با فکر کردن در مورد دانش، درک، و مهارتهایی که دانشآموزان آنها باید کسب کنند تا یهودیستیزی و اسلامهراسی را در آینه عقب قرار دهند، شروع کردم.
چند مشاهدات تفکر من را در مورد بخش دانش معادله نشان داد: تأکید در آموزش سنتی هولوکاست بر انتشار حقایق تاریخی منجر به نتایج ناامیدکننده ای شده است و در نهایت حتی دانش آموزان ممتاز تنها کسری از اطلاعاتی را که در مدرسه می آموزند حفظ می کنند. آنها اغلب درس را حفظ می کنند، آن را در امتحان می خوانند و سپس فراموش می کنند.
بنابراین من بر درک و مهارتها تمرکز کردم که بیشتر چسبنده هستند. درک چگونگی عملکرد و شکست دموکراسی می تواند مادام العمر در کنار کودکان و نوجوانان بماند، جهان بینی آنها را تیزتر کند و به آنها یک قطب نما اخلاقی بدهد. تفکر انتقادی، حقیقتیابی و گوش دادن فعال میتواند همدلی و گفتمان مدنی سازنده را تقویت کند و دانشآموزان را قادر میسازد تا بهتر در حال، گذشته و آینده حرکت کنند.
در ساخت این رویکرد، من تکنیک های قدیمی را به روشی جدید ترکیب کردم. بهعنوان یک مجری آموزشی، به تحقیق از پزشکان روی آوردم که به آن اقدام پژوهی نیز میگویند. این مکانیسم که به خوبی مورد توجه قرار گرفته است، اما استفاده نادرست برای توسعه حرفه ای (PD) به معلمان K-12 کمک می کند تا در مورد عملکرد خود بیاموزند و عملکرد خود را بهبود بخشند. من پیشنهاد کردهام که اگرچه به ندرت، و شاید هرگز، به این روش استفاده میشود، اما تحقیق پزشک وقتی مجهز به چهار لنز باشد، آموزش هولوکاست را افزایش میدهد: پاسخگویی متنی که به مربیان اجازه میدهد تا درسهای خود را به اینجا و اکنون مرتبط کنند. با اطلاعات مربوط به تروما که آنها را از مطالب نامناسب سن حذف می کند و به آنها کمک می کند تا تروما را در کلاس ها و مدارس شناسایی و با آن مقابله کنند. عدالت آموزشی غیرسیاسی که برای هر کودک و نوجوان ارزش قائل است. و مبتنی بر دارایی، که توجه معلمان را بر دانش آموزان و نقاط قوت جوامع متمرکز می کند.
برای آزمایش این موضوع، ابتکار آموزش هولوکاست، نسلکشی و حقوق بشر غیرحزبی با محوریت آموزشی را در پنسیلوانیا تأسیس کردم. این برنامه برنامه های PD را در پنج ایالت و با در نظر گرفتن مربیان K-12، که بسیاری از آنها می دانند، ارائه می دهد چی اما نه چگونه برای آموزش موثر موضوعات پیچیده
اولین قانون ابتکار – وام گرفتن عبارتی از باشگاه مبارزه دیوید فینچر – این است که درباره هولوکاست صحبت نکنید. تحقیقات من و همکارانم نشان میدهد که آموزش مؤثر هر موضوع پیچیده، اعم از بردهداری، تکامل یا جنسیت، میتواند ریشههای هولوکاست را کشف کند.
شرکتکنندگان در برنامههای ابتکار، که نقشها، رشتهها و سطوح مختلف را نشان میدهند، موضوعی چالشبرانگیز را از برنامه درسی یا جامعه خود انتخاب میکنند. آنها یاد می گیرند که با ابداع سوالات متقاعدکننده، یافتن منابع معتبر، جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده ها، کاوش یافته ها با متخصصان و همتایان، ایجاد یک برنامه اجرایی، و به کار بردن آن در کلاس های درس و مدارس، آن را با اطمینان آموزش دهند. بنابراین آنها دانش آموزان خود را در جایی که هستند، به روش های معتبر ملاقات می کنند.
شرکتکنندگان ما، که تقریباً به اندازه معلمان علوم اجتماعی و انگلیسی شامل معلمان موسیقی و زیستشناسی هستند، به دانشآموزانشان این امکان را میدهند که سؤالات راهنمایی خودشان را بپرسند و حقیقت و پیامدهای آن را برای خودشان جستجو کنند. برای آموزش به این روش غیر سنتی، مربیان باید از خردمند بودن روی صحنه به بسترسازی برای دانش آموزان خود برای یادگیری از طریق تجربه حرکت کنند.
چنین تغییری در تفکر معمولاً مستلزم تلاش ذهنی است. چرا معلمان – که از قبل با انتظارات ایالت ها، ناحیه ها و والدین بیش از حد سنگین شده اند – این را به درون سینی خود اضافه کنند؟ انگیزههای آنها از تنظیم مجدد لحن کلاس تا حذف تصورات والدین تا تصور مجدد موفقیت دانشآموز متغیر است. به عنوان مثال، یک معلم قدیمی مدرسه ابتدایی سعی کرد دروس جنگ داخلی خود را بیشتر بازتاب دهد. او به من گفت: “من به راه هایی علاقه مند بودم که به دانش آموزانم کمک کنم تا خودشان فکر کنند.” و معلم متوسط دبیرستان سعی می کرد شفقت را در دانش آموزان کلاس هفتم خود پرورش دهد. او با استناد به تبلیغات جیم کرو و نازیها، دانشجویانش را به چالش کشید تا تز او را بررسی کنند که «اگر زمان کافی را صرف صحبت منفی درباره مردم کنید، شروع به باور آن میکنید».
او به شاگردانش دستور داد که «هر چیزی را که در یک روز گفتند و شنیدند» بنویسند. کار عملی چشم ها را باز کرد و به مرور زمان دل دانش آموزان کلاس هفتم را باز کرد. معلم دبیرستان گفت، آنها گزارش دادند که قضاوت های توهین آمیز متعددی شنیده اند و “در مورد دعوا صحبت می کنند.” “داده های جمع آوری شده بسیار منفی بود.” در هفتههای بعد، دانشآموزان «میخواستند بیشتر در مورد آن صحبت کنند» و شروع به «درک اینکه چرا کاری را که انجام میدهند انجام میدهند و آنچه را که در مورد یکدیگر میگویند، ارزیابی میکنند».
بسیاری از K-12 به آینده بسیار دور نگاه می کنند. اکنون در زیست شناسی یا ریاضیات خوب عمل کنید و بعداً دکتر یا برنامه نویس کامپیوتر شوید. پرسیدن در مورد موضوعات پیچیده به دانش آموزان بلافاصله نتیجه گیری های مفیدی ارائه می دهد. مهارت های گوش دادن همدلانه و فعالی که آنها ایجاد می کنند می تواند زندگی درونی و اجتماعی آنها را غنی کند. احترام متقابلی که با همسالان و بزرگسالان ایجاد می کنند می تواند ارتباطات و عزت نفس آنها را تقویت کند.
برای دادن جهان بینی روشن تر به دانش آموزان، به صورت فردی و جمعی، و برای تقویت دموکراسی خود، باید در نحوه تدریس موضوعات پیچیده تجدید نظر کنیم. ما باید به دانش آموزان اعتماد کنیم که یک دوره سازنده برای خود و جامعه داشته باشند. این حس کنترلی را ایجاد می کند که می تواند دانش آموزان را به سمت کشف سوق دهد، زیرا آنها یاد می گیرند که تحقیقات اولیه را انجام دهند، اطلاعاتی را که جمع آوری می کنند، مثلث بندی کنند، دیدگاه های مختلف را جستجو کنند، و با همکلاسی ها در گفتگو و مناظره شرکت کنند. در نهایت، نسل بعدی ما نیز متعجب خواهد شد که چرا هر دانش آموزی هرگز تحقیر اتاقک پژواک را به جای گفتمان مدنی شخصی، داغ اما محترمانه انتخاب می کند.